جدول جو
جدول جو

معنی قشلاق شیخ - جستجوی لغت در جدول جو

قشلاق شیخ
(قِ لا شَ)
دهی جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر واقع در30 هزارگزی خاور اهر و 19 هزارگزی شوسۀ اهر به خیاو. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 81 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان گلیم بافی است. راه مالرو دارد. این ده محل سکنای ایل حاجی علیلو در فصل زمستان است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

قشلاق شکر
(قِ شَ وَ سَ)
دهی از دهستان نازلو از بخش حومه شهرستان ارومیّه واقع در 22500 گزی شمال خاوری ارومیّه و 4500 گزی خاور شوسۀ ارومیّه به سلماس. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل سالم است. سکنۀ آن 75 تن است. آب آن از نازلوچای و محصول آن غلات و چغندر و توتون و حبوبات وشغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جوراب بافی است. راه ارابه رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
قشلاق دیز
(قِ رِ)
دهی از دهستان شاهرود بخش شاهرود شهرستان هروآباد واقع در25 هزارگزی خاور هشجین و 3500 گزی شوسۀ هروآباد به میانه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل مایل به گرمی مالاریایی است. سکنۀ آن 40 تن می باشد. آب آن از دو رشته چشمه و محصول آن غلات و گردو و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی و گلیم بافی است. راه مالرو دارد. این ده محل سکنای ایل شاطرانلو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
قشلاق شیخلار
(قِ)
قشلاقی جزء دهستان گرمادوزبخش کلیبر شهرستان اهر واقع در 44 هزارگزی شمال خاوری کلیبر و 44 هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر. موقع جغرافیایی آن جلگه و گرمسیر مالاریایی است. این ده محل قشلاق 203 تن از ایل چلیپانلو است. آب آن از چشمه است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا